🔸برخوردِ جالب شهید تقویفر با دخترِ فراری
#متن_خاطره|یه بار رفتیم مسجد محلهمون و دیدیم دختری از خونهشون فرار کرده. به حاج حمید گفتم: ایشون رو ببریم خونه خودمون. اما حاجحمید گفت: نه! تعجبکردم. آخه ایشون همیشه دستبهخیر بود… خلاصه از برخوردش ناراحت شدم؛ تا اینکه حاجی گفت: این دختر رو میبریم خونه خودشون… نگرانی دختر رو رفع کرد و به سمتِ خونهشون راه افتادیم. وقتی رسیدیم، پدرِ دختر اومد که دخترش رو بزنه؛ اما حاجحمید مانع شد و گفت: تو نون حلال به دخترت دادی که بهجای هر جایی پناه برده به خونۀ خدا… این رو که گفت، پدرش نرم شد و دخترش رو بغل کرد و بوسید. بعد از این ماجرا حاجحمید و پدر اون دختر با همدیگه دوست شده و سالها با هم رفیق بودند.
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید سیدحمید تقویفر
📚منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بهنقل از همسرشهید

